شهید ابوالفضل پرچمی در سال 1336 در روستای اغول بیگ تکاب به دنیا آمد و در یک خانوادۀ متدّین و مذهبی رشد یافت و تا پنجم ابتدایی در همان روستا تحصیل کرد و بعد از اتمام دورۀ ابتدایی به شهر تکاب آمده و در مدرسۀ سعدی مشغول به تحصیل شد و دیپلم گرفت که اخذ دیپلم ایشان مصادف با شروع جنگ بود. 

 وی از دوران کودکی به نماز و روزه علاقه داشت و با والدینش با احترام و محبّت رفتار میکرد. با همه خوب بود و دیگران را به راه راست هدایت میکرد و به سایر برادران توصیه میکرد در سپاه و بسیج به انقلاب اسلامی خدمت کنند.

از ابتدای انقلاب تاپس از پیروزی فعالیت داشته وازکارمندان فرمانداری تکاب بود ولی چون احساس کرد که سپاه و بسیج به نیروی کار بیشتری نیاز دارند به عضویت سپاه در آمد.

شجاعت و گذشت و ایثار و امانت داری و وفا به عهد و تواضع بودن وی که مسلما خصلت نیک تمام شهداست موجب شد که شهادت را نصیب خود نمودند.

وی با بنیاد شهید به طور افتخاری همکاری داشت. در مراسمات تشییع جنازه شهداء شرکت داشت و به خانواده های شهداء همراه با بنیاد شهید سرکشی و دیدار میکردند و در رفع مشکلات خانواده ها کوشا بودند.

خود شهید حدود 10 یا 15 روز قبل از شهادت خوابی دیده بود و می گفت که من به زودی شهید خواهم شد و پدرش در تعبیر خواب گفته بود : هر چه که از طرف خداوند مقدر باشد من راضیم که در راه خدا همۀ فرزندانم را فدا کنم.

ایشان دائمأ در جنگ و جبهه بودند مخصوصأ منطقه تکاب که پر از اشرار و گروه های دموکرات بوده با آنها مبارزه میکرد و در پاکسازی مناطق نصرت آباد و سایر روستا ها فعالیت چشمگیری داشته و تعدادی از گروه های دموکرات را به درک واصل کرده بود. نظر وی در مورد جنگ و جبهه این بود که جبهه ها را خالی نگذاریم و به فرمایشات امام لبیک بگوییم و پاسدار میهن خویش باشیم.

 

وی خود آگاهانه و با علاقه خاصی آمادگی خود را برای دفاع از میهن خویش اعلام کردند. در درگیری منطقه از ناحیۀ پا به علّت اصابت تیر مجروح و در بیمارستان تکاب تحت عمل و مداوا قرار گرفت. 

شهید در حین مأموریت در 35 کیلومتری دیواندره به سنندج توسط گروهک ها با اصابت تیر از ناحیۀ سینه مجروح شده و منجر به شهادت گردید. در سال 1360/01/14 درجادۀ سنندج به شهادت نائل آمد.

پیکر پاک شهید با حضور همۀ مردم و دوستان و آشنایان تشییع شد. و خود سپاه همۀ برنامه های تشییع و تدفین را بر عهده گرفته و مراسم را به نحو احسن برگزار کردند.

موسوی همرزم شهید ابوالفضل پرچمی :

شهداء علی گونه و حسین گونه راه شهادت را برگزیدند. همیشه آرزوی ابوالفضل  شهادت بود و دیانت و مردم داری شهید زبانزد خاص و عام بود. دستگیری از مستمندان و فقرا معروف بود و همه از اخلاق پسندیده شهید تعریف میکردند. من در آن موقع در جهاد سازندگی بودم که در روستا یکی از توابین گروهک ها که صحبت میکرد گفت فقط و فقط اخلاق و رفتار شهید بود که مرا متوجّه اشتباهم کرده و من توبه کردم و به طرف اسلام آمدم. اخلاق شهید حتی در دشمنان نیز تأثیر گذار بود.

 

مجید خیری دوست شهید ابوالفضل پرچمی:

با شهید دوست و همکلاس بودیم تا سطح دیپلم. و در سال 58 که تازه میخواست سپاه تشکیل شود شهید از اوّلین نفرات بود که به عضویت سپاه درآمد و در تأسیس سپاه زحمات زیادی متحمل شدند. شهید ورزشکار بود و در رشتۀ کشتی مقام قهرمانی شهرستان و استانی را داشت.

در درس همیشه موفق بود وهمچنین مسئول تدارکات درسپاه تکاب بود و بعلّت ناامنی  جاده ها در اوایل پیروزی انقلاب تجهیزات تکاب از سنندج و زنجان فعال بوده و با توجه به وضعیت منطقه مدام در رفت و آمد بود.

و من  امیر رضوانی هم در سپاه تکاب که بسیجی بودم  شاگرد این پهلوان بودم سرداری که اخلاقش  زبانزد عام و خاص

خاص  بود   شهید الگوی اخلاقی  من میباشد و همیشه  از پدرم  به نیکی  یاد میکرد و میگفت من شاگرد پدرت بودم

آری  ای شهید دهه فجر است جایتان خالی نیست و همیشه بیادتان هستیم و خواهیم بود.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, | 10:50 | نویسنده : رضوانی |